جدول جو
جدول جو

معنی غله خیزی - جستجوی لغت در جدول جو

غله خیزی
(غَلْ لَ / لِ)
پرغله بودن. غله خیز بودن. رجوع به غلّه شود
لغت نامه دهخدا
غله خیزی
پر غله بودن
تصویری از غله خیزی
تصویر غله خیزی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غله خیز
تصویر غله خیز
ویژگی مزرعه ای که محصول غلۀ آن زیاد باشد
فرهنگ فارسی عمید
(بِ کُ نَنْ دَ / دِ)
پرغله. آنجا که غله فراوان باشد: آذربایجان غله خیز است. غله بوم. رجوع به غله بوم شود
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ گَ)
مخفف پگاه خیزی. سحرخیزی. بکور:
چون غراب اندر پگه خیزی علم بیرون زنیم
سوی طاوسان بستانی هزار آوا و من.
اثیر اخسیکتی.
بخت بیدارت خراسان سحرگه خیز را
ازپگه خیزی که هست از چشم صبح انداخته.
انوری.
آنکه چون صبح از پگه خیزی
در دل از مهر حق چراغ افروخت.
ابن یمین (از فرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا
چاش خیز چاشبوم جایی که در آن غله فراوان به عمل آید غله بوم: آذربایجان از ایالات غله خیزایران است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پگه خیزی
تصویر پگه خیزی
سحر خیزی بکور
فرهنگ لغت هوشیار